میخنده

دل نگارها ,خفا خفته های من

میخنده

دل نگارها ,خفا خفته های من

مستی

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی  

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی 

 

یه پولیور صورتی یا آبی بود که برات خریدم و خیلی دوس داشتی ولی مامانت اینا خوششون نمیاومد بعد بهم یه چیزی گفتی تو مایه های این که باید ۱۶ میلیارد تو جیباش پر پول باشه! 

بابا فنتتو عشق است

دانی که اسیری به چه معناست؟... ندانی

انگار یه برنامه ی ماهواره ای بود که همه ی مردم داشتن میدیدن.راجع به یه هنرمند جوون که تازه چهره شده بود و مصاحبه ی پخش مستقیمی که داشت باهاش میشد راجع به سبکش.

مثل زهرا کوچولو لباس پوشیده بود و صداش نامفهوم بود اما چهره اش آشناترین.

خواب

خواب دیدم مادرت بهت میگه: 

دخترم بهتره بهش زنگ بزنی و تو گفتی دلم نمیخواد و اکراه داشتی از این. 

منم از پشت تلفن میشنیدم حرفاتون رو.