رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم
تو چون آبی و من ماهی
تو چون ماهی و من یک دشت تاریکی
و شاید چون سیه رو آسمانی تشنه ی ماهی
و حتی برکه ای مرده
که گر عکسی ز روی ماه تو
وی را شود مهمان
شود چون چشمه ی ماهان.